دیوانه

وبلاگی برای سرگرمی

دیوانه

وبلاگی برای سرگرمی

اعتماد

به تعظیم مردم این زمانه اعتماد نکن....تعظیم آنان همانند خم شدن دو سر کمان است که هر چه بهم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است

دوره ارزانی

چه کسی میگوید:که گرانی شده است؟ 

دوره دوره ارزانیست؟   

دل ربودن ارزان 

دل شکستن ارزان 

دوستی ارزان 

دشمنیها ارزان 

چه شرافتها ارزان 

تن عریان ارزان 

آبرو قیمت یک تکه نان  

ودروغ از همه چیز ارزانتر 

قیمت عشق چقدر کم شده است کمتر از آب روان 

وچه تخفیف بزرگی خورده قیمت هر انسان...؟

عاشق بی دل

برای آن عاشق بی دلی مینویسم که حرمت اشکهایم را ندانست . . . . . برای آن مینویسم که معنی انتظار را ندانست . . . . . ..........       چه روزها و شبهایی که با یادش سپری کردم . . . . .                 برای آن مینویسم که روزی دلش مهربان بود . . . . .                مینویسم تا بداند که دل شکستن هنر نیست . . . . .                    نه ؟دیگر نگاهم را برایش هدیه میکنم و نه دیگر دم از فاصله ها میزنم . . . . . و نه با شعرهایم دلتنگی را فریاد میزنم . . . . .                    مینویسم تا شاید نامهربانی هایش را باور کند

چارلی

با پول میتوان خانه خرید ولی اشیانه نه .

رختخواب خرید ولی خواب نه ساعت خرید ولی وقت نه

میتوان کتاب خرید ولی دانش نه مقام خرید ولی احترام نه

دارو خرید ولی سلامتی نه

خون خرید ولی زندگی نه

و بالاخره میتوان قلب خرید ولی عشق را هرگز!

 

چارلی چاپلین

عاشق دیوانه

  • نمی دانم چه خواهی کرد روزی که بدانی برایم از هر کسی و هر چیزی با ارزشتر بوده ای روزی که بدانی در نبودنت چه عاجزانه سوختم و در حسرتت چه ملتمسانه شکستم و در انتظارت چه آرزومندانه تصویر عشق را کشیدم. 
  •  
  • اگر بگریم؛گویند که عاشق است
    اگر بخندم؛گویند که دیوانه است                                                                             
    پس میگریم و می خندم که بگویند                                                                    یک عاشق دیوانه است!

چشمان بابا

سه شنبه 17 خرداد ماه سال 1390

یاد دارم در غروبی سرد سرد - میگذشت از کوچه ما دوره گرد - داد میزد کهنه قالی می خرم -  

دست دوم جنس عالی می خرم - کاسه وظرف سفالی می خرم - گر نداری کوزه خالی می خرم - اشک در چشمان بابا حلقه بست - عاقبت آهی کشید بغضش شکست - اول ماه است ونان در سفره نیست - ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ - بوی نان تازه هوشش برده بود - اتفاقامادرم هم روزه بود - خواهرم بی روسری بیرون دوید - گفت آقا سفره خالی می خرید

ناسپاس

کلاغ وطوطی هر دو زشت آفریده شدند طوطی اعتراض کرد و زیبا شد. کلاغ به رضای خدا راضی بود .اکنون طوطی درقفس است وکلاغ آزاد .

زندگی

زندگی یعنی ناخواسته به دنیا آمدن.مخفیانه گریستن دیوانه وار عشق ورزیدن و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمی پذیرید سوختن.................؟

نادیدنی

بس که نادیدنی از مردم دنیا دیدم .روشنم گشت که آسایش نابینا چیست

فیلسوف دیوانه

برای اینکه شکست نخورید هرگزتلاش نکنید.فیلسوفی دیوانه

عشقو...

برای خریدن عشق هر کس هرچه داشت آورد.دیوانه که هیچ نداشت،گریست.همه گمان کردند چون هیچ ندارد می گرید،هیچ کس به قدر دیوانه ندانست که قیمت عشق، اشک است وقیمت اشک ،عشق